درباره وبلاگ به وبلاگ ما خوش آمدید آخرین مطالب پيوندها تبادل لینک هوشمند امیدواریم از سایت ما خوشتان بیاد
|
Blue + Pink = Love
جمعه 21 تير 1392برچسب:, :: 13:25 :: نويسنده : Mr.Blue
شنیدیم٬ میگن:
وقتی یه دختر بخاطر یه پسر اشک میریزه ،
یعنی واقعن دوسش داره...
اما ....وقتی یه پسر بخاطر یه دختر اشک بریزه ، یعنی دیگه هیچوقت نمیتونه کسیو مثل اون دوست داشته باشه ....
آی... دریای کوچک من بیا بیا ببین چگونه میان دریاهای کوچک له می شوم شکنجه بس است... دوری بس است...
من همان برگ زیرین توم بیا که لبانم دارد خشک می شود بیا لب ترم کن اب دریا شور است
سبزی صورتم دیگر به تیری می رود بیا ای دریا کوچک من پاکم کن.... Mr.Blue
دو شنبه 10 تير 1392برچسب:, :: 16:31 :: نويسنده : Ms.pink
عشـــــق یــعنی حـتی اگـه بدونـــی نـمیخوادتــــــ جمعه 7 تير 1392برچسب:, :: 19:44 :: نويسنده : Mr.Blue
بگذار کمی هم آه بکشیم درد هایمان را بشماریم اگر کم بود........ دوباره از اول بشماریم شاید تلنگری باشد برای آه کشیدن دردهایم را شمار کردم هیچ دردی مرا نگرفته بود! ورود ممنوع زدی بر دردهایم همان جا که مجالی برای آه کشیدن بود قانون پرده داری می کنم... ای دنیا .... بگذار دردهایمان را بشماریم
(Mr.Blue(1392/4/7 جمعه 4 اسفند 1391برچسب:, :: 16:56 :: نويسنده : Mr.Blue
این روزها من خدای سکوت شده ام خفقان گرفته ام تا آرامش اهالی دنیا خط خطی نشود... اینجا زمین است اینجا زمین است رسم آدمهایش عجیب است اینجا گم که میشوی بجای اینکه دنبالت بگردنن فراموشت میکندد......... تـــــــــو مـــرا مــــــی فـــــهـــمی... مـــــــن تـــــو را مـــــی خــــوانـــــم
و هـــمـــین ســــاده ترین قـــصـــه ی یـــــک انــــســان اســــت.
تــــــو مـــــــرا مـــــی خـــــوانــــی مـــــن تو را نــــاب ترین شـــــعر زمـــــان مـــــی دانم و تــــــو هــــم مــــیدانی تـــا ابــــد در دل مـــــن خـــواهــــی مـــاند...
دلتنگم برای کسی که مدتهاست بی آنکه باشد هر لحظه زندگی اش کرده ام در خاطره ای که "تویی" دیگران همه فراموشند بگذار در گوشت بگوییم "میخواهمت " این خلاصه ی تمام حرفای عاشقانه ی دنیاس... هر کس توی یه چیزی استعداد دارد من تو دوست داشتن تو
تبعيد در لبه ي پرتگاه شايد سكوت مرا رها كند هنوزبا فرياد نمي توان رها شد گريه كردن را زير باران بلد نبودم ديگر باراني نيست بايد مي رفت تا پديدار شوند برگ و باران نور و باران تكدانه ها هميشه بيتا هستند بيتا ها پس از وقت ها دوباره تنها مي مانند من كه از اين خانه دگر گذر نمي كنم مرا با كوه ها آشنا كنيد آن چشم ها دگر از من گذر نمي كنند بگذار گذر چشمها يمان را داشته باشيم مثل يك طوطي بگذار آزادي را رها كنم آزادي من در قفس تو يكبار آزادي را معني كن تا برايت هزاران بار چه چه بزنم
|
|||||||||||||||||
|